این ما را از بررسی دقیق تأثیر افزودن سس بر دریافت انرژی در میان افراد مسن مبتلا به زوال عقل جلوگیری میکند، زیرا نمیتوانیم حدس بزنیم که اگر تنها یک گزینه ارائه شود، چه مقدار از یک میان وعده مصرف میشود.
بنابراین، مطالعات بیشتر بر اساس یک طرح آزمایشی دو گروهی ، که در آن مصرف غذای شرکتکنندگان ردیابی میشود، نیز مورد نیاز است. علاوه بر این، همچنین جبران مصرف زودتر در وعده های بعدی را در اثر افزودن سس در نظر گرفت.
برای روشن شدن میزان اثر جبرانی با افزودن سس در میان افراد مسن مبتلا به زوال عقل، اندازه گیری میزان مصرف در وعده های غذایی بعدی نیز لازم است.
ثالثاً، ارزیابیهای روانشناختی، از جمله ترجیح و شدت طعم غذا، در این مطالعه اندازهگیری نشدند، زیرا ممکن است پاسخگویی به چنین وظایف رتبهبندی برای افراد مسن دارای اختلال شناختی دشوار باشد.
با این حال، چنین ارزیابی هایی از غذاها ممکن است به این موضوع کمک کند که چرا شرکت کنندگان قطعات سس بیشتری نسبت به بدون سس تک نفره رعنا داشتند.
بنابراین، روشهای راحتتری برای ارزیابی ارزیابیهای شرکتکنندگان مورد نیاز است. به عنوان مثال، پویت و همکاران 27 یک ارزیابی گام به گام از میل غذا برای افراد مسن دارای اختلال شناختی را پیشنهاد کردند.
نشان دادند که بین علاقه به غذا و مصرف غذا در میان شرکت کنندگان آنها همبستگی مثبت متوسطی وجود دارد. چنین تکنیک هایی در ارزیابی ارزیابی های روانشناختی غذا در افراد مسن مبتلا به زوال عقل مفید خواهد بود.
علاقه اصلی مطالعه حاضر این است که آیا پاک کردن سس با غذا برای افزایش میزان غذای مصرفی سالمندان مبتلا به زوال عقل نه تنها در نمونه های فرانسوی بلکه در نمونه های ژاپنی موثر است یا خیر.
نتایج نشان میدهد که مصرف میانوعده برای گزینههای با سس بیشتر از گزینههای بدون سس در میان افراد مسن ژاپنی مبتلا به زوال عقل بود.
این نتایج یافتههای قبلی را تأیید میکند که نشان میدهد افزودن سس تأثیر مثبتی بر مصرف غذا در میان افراد مسن فرانسوی مبتلا به زوال عقل دارد.
اگرچه برخی محدودیتهای روششناختی وجود دارد، همانطور که در بالا ذکر شد، این یافتهها به عنوان گامی در جهت درک رفتار غذایی در میان افراد است.